خواجه عبدالله انصاری عالم حنبلی مذهب بود که تعصبی عمیق در مذهب داشت طوریکه در اواخر عمر که نود سال داشت و نابینا بود وقتی بوی فلسفه از سخنان واعظی شنید حکم به قتلش داد به وضعی که واعظ را تا زرنج به قصد هلاک تعقیب کردند تا وقتی خواجه وزیر دخالت کرد و او را رهانید.در عقایدش تا اندازه ای قایل به تشبیه و تحسم برای خداوند بود.اینان خود را صوفی و اهل تصوف مینامیدند نه عارف.این لغت در ان روزگار باب نبود.البته خواجه عبدالله با اینکه مشرب تصوف داشت اما اهل کتابت حدیث هم بود برخلاف دیگر صوفیان که عامی و امی بودند مانند بایزید و بوالحسن خرقانی.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شرح منازل السایرین